کتاب متولد ماه مارس

کتاب متولد ماه مارس جستاری در خاطرات دوستان و هم رزمان شهید حاج قاسم سلیمانی که علی اکبری مزدآبادی در 200 صفحه به همت انتشارات یا زهرا به چاپ رسانده است.

کتاب متولد مارس

متولد ماه مارس که به بیان خاطراتی از دوستان سردار سلیمانی می پردازد، نویسنده بعد از مقدمه کتاب را در سه فصل جمع آوری کرده است.
این سه فصل شامل:

• فصل اول: حاج قاسم آمد

  نویسنده در فصل اول این اثر که با عنوان حاج قاسم آمد نامگذاری کرده، به‌مرور خاطرات مبارزات سردار در سوریه پرداخته است.
  نویسنده سعی دارد تصویری از شخصیت و منش شهید سلیمانی در پشت جبهه‌ها نشان دهد که شامل خاطراتی از سید حسن نصرالله، محمدرضا فلاح زاده، حسین امیرعبداللهیان، حسین دهقان و… می‌باشد.
  دوستداران سردار دل‌ها می‌توانند همین الان خرید کتاب متولد ماه مارس را انجام دهند و لذت ببرند.

• فصل دوم: حاج قاسم باش

  نویسنده در فصل دوم این کتاب به جمع‌آوری روایت‌هایی از دیدارهایی خاص پرداخته است که شهید سلیمانی با افراد مختلف داشته‌اند، مانند: دیدار سردار سلیمانی با آیت الله خامنه‌ای، حضور سردار سلیمانی در مراسم ازدواج فرزند شهید، بیان روایت خواب سید حسن نصرالله در مورد قبض روح سردار سلیمانی و همچنین، عکس‌های دسته جمعی که در دیدار با پرستاران بیمارستان گرفته شده است.

• فصل سوم: حاج قاسم شهید

فصل سوم کتاب متولد ماه مارس به مباحثی پرداخته که در تأیید این گفتۀ سردار سلیمانی بارها از زبان خودشان بیان شده است:

“شهدا پیش از اینکه شهید بشوند، شهید بوده‌اند.”

و در انتهای کتاب، وصیت‌نامۀ شهید حاج‌قاسم سلیمانی به چاپ رسیده است.

سردار سلیمانی متولد 20 اسفند 1335 در کرمان.
او فرمانده نیروی قدس سپاه پاسدارا ن انقلاب اسلامی بود. او فرماندهی لشکر 41 ثار الله را در کرمان در طول جنگ ایران و عراق بر عهده داشت.
شهید سلیمانی از سال 1376 تا زمان شهادتش به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت می‌کرد و سرانجام در 13 دی ماه 1398 در حمله پهباد آمریکایی به فرودگاه بغداد به شهادت رسید.

نویسنده کتاب

علی اکبری مزدآبادی نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس و مدیر انتشارات “یا زهرا” است که پیش از این کتا بهای “حاج قاسم”، “ذوالفقار” و “روزی روزگاری” را درباره شهید سلیمانی نوشته است.

گزیده کتاب متولد ماه مارس

در اینجا این بخش را به‌عنوان گزیده کتاب متولد ماه مارس برای شما انتخاب کرده‌ایم که نویسنده در بخشی از فصل دوم کتاب به خاطره‌ای اشاره می‌کند از شهید سلیمانی که گفته است:

یک بار آقا به من اشاره کردند که جلو بیا. وقتی نزدیک رفتم، کتابی که دستشان بود را باز کردند و عکس چند تن از شهدا را نشانم دادند؛ شهید باکری، شهید باقری و شهید زین‌الدین. یکی از عکس‌ها عکس خودم بود.
آقا به من گفت: “عکس شما با بقیه عکس‌ها چه مطابقتی دارد؟”

گفتم: “ما همه، هم‌سن‌وسال بودیم.”
آقا فرمود: “آنها وظایف خود را انجام دادند و رفتند. مصلحت خداوند بر این بود که شما بمانید و باشید و کاری که چه‌بسا سخت‌تر از کار آن‌هاست را انجام دهید.
اگر شما نباشید، چه‌کسی می‌خواهد این کار را انجام دهد؟”