کتاب فقط روزهایی که می نویسم پنج جستار از آرتور کریستال است دربارۀ نوشتن. کریستال با لحن بازیگوشانهاش، گوشههای ناپیدای نویسندگی را وامی کاود و شخصیت نویسندگان را نیز شخم میزند. فقر یکی از درونمایههای اصلی جستار اول کریستال در این کتاب است.
این کتاب را در وبسایت جریان کتاب ببینید و تهیه کنید.
خلاصهای از کتاب فقط روزهایی که می نویسم
زمانی در گذشتۀ نهچندان دور، کتابها بهگونهای افسانهای ضروری بودند. زمانی که پیوند میان زندگی و ادبیات، واقعیتی بود که میان مردان و زنان روشنفکر، بحث برنمی داشت. آدمها احتمالاً بدون کتاب نمیمردند؛ اما برای امثال ویرجینیا وولف، متیو آرنولد، مارک پتیسون و لیونل تریلینگ، کتابها آنقدر مهم بودند که برای اغلب خوانندگان امروزی، بیگانه و غریب مینماید. حتی پنجاه سال قبل، وضعیت به گونۀ دیگری بود. انگار نمیدانستیم مرز میان ما و کتابها کجاست. کتابها آبوهوای ما بودند، محیط زیست ما بودند، پوشش و پوشاک ما بودند. ما فقط کتابها را نمیخواندیم. ما به آنها تبدیل میشدیم. ما کتابها را به درونمان میبردیم و آنها را به سرگذشت خودمان بدل میکردیم. کتابها متعادلمان میکردند. آراممان میکردند. کتابها به ما وزن میدادند. اینها را آناتول برویارد میگوید.
0دیدگاه