کتاب تنها گریه کن زندگینامه اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان، شرح زندگی یک مادر عاشق است؛ مادری که عشق به ولایت و انقلاب در او قویتر از عشق به فرزند بود و هست و همچنان پای آرمانها و عشقهایش ایستاده.
کتاب تنها گریه کن
در این کتاب از همان ابتدای کودکیِ اشرفسادات منتظری را میخوانید:
از زمانی که در روستاهای زندگی میکردند و در خانۀ پدری در قم، دختری سرزنده و شاداب و بازیگوش بوده.
از توتتکانیهایشان لای درختهای انار که به آنها اناربوته میگفتهاند، از کِشرفتن تخم مرغها و یواشکی نیمرو خوردن با خواهرش.
از بالارفتنش از دیوار راست و سقوطهای خندهدار و دردناکش.
تا اینکه به سن بلوغ و دوران ازدواج میرسد و عروس میشود.
بخش دیگری که در این خلاصه کتاب تنها گریه کن میخواهیم به آن اشاره کنیم، دوران نوجوانی و بزرگسالی اشرف سادات است.
اشرفسادات با حبیب معماریان ازدواج کرد و وارد رابطۀ عاشقانه و زیبای زناشوییاش شد.
اولین فرزندشان فاطمه بود و نوزده ماه بعد، محمد به دنیا آمد که بعدها شهید شد.
ماجرای بیماری سخت محمد و جوابکردنش توسط پزشکها و شفا یافتنش، جزو بخشهای شیرین این اثر است.
مادر شهید محمد معماریان، بعد از سفر حجی که به مکه میکند، برمیگردد و در اوایل گیرودارها و شلوغیهای انقلاب در زمان شاه، یک زن انقلابی میشود.
در تظاهرات شرکت میکند.
به مبارزان انقلابی در خانهشان پناه میداده و به زنها و درماندهها کمک میکرده.
از پخشکردن اعلامیه بگیر، تا کارهای دیگرِ یک مبارز انقلابی.
تا زمانی که در سال 1357 امام خمینی وارد ایران میشوند و ایران پیروز میشود و اشرفسادات به تهران میرود و ماندگار میشود.
این قسمت زندگی اشرف سادات منتظری را هم بد نیست در این معرفی کتاب تنها گریه کن تقدیمتان کنیم:
او بعد از انقلاب وارد بسیج میشود، با جهاد سازندگی همکاری میکند و خانهشان را تبدیل میکند به پاتوق جهادگرها.
همسرش، حاجحبیب معماریان هم راهی جبههها میشود.
در این زمان، حالوهوای اشرف سادات این بوده که چرا مرد نشده تا بتواند اسلحه دست بگیرد و در جبههها با دشمن بجنگد!
تنها گریه کن
از این قسمت به بعدِ کتاب تنها گریه کن، اختصاص دارد به داستان سربازی و شهادت محمد معماریان، فرزند عزیزترِ اشرفسادات منتظری.
ماجراهای مادرانهای که جز مادرها آن را درک نمیکنند.
از سوزهای دلتنگی او بگیر، تا شفا یافتنش توسط فرزند شهیدش.
اگر از ما میشنوید، برای خرید کتاب تنها گریه کن تردید و تعلل نکنید!
توسط مهدیه در تاریخ
آنقدر شیرین بود که نتونستم از صفحه ۱۰۰ به بعد کتاب رو زمین بذارم و یه سره خوندم تا تمام شد … بعضی جاها اشک نمیذاشت کلمات رو به خوبی ببینم . احساس میکنم با خواندن این کتاب بزرگ شدم . واقعا لذت بردم . خداوند به این زن عزتمند اجر دهد و شهید ایشان را شفیع ما گرداند . از نویسنده و عوامل انتشار این زندگینامه بسیار ممنونم و ان شاالله عاقبت به خیر باشند.آمین
توسط مرتضی نامور در تاریخ
خدا از شما قبول کنه خانم مهدیه
ما هم این کتاب رو خوندیم و مثل شما غرق در لذت و غبطه شدیم!
واقعاً ارزش خواندن داره
توسط فرزند ایران در تاریخ
کتابیست بسیار عالی و آموزنده که با شیطنت ها و خنده های اشرف سادات خندیدم و با گریه هایش گریستم . من خیلی حوادث هم فهمیدم و هم یاد گرفتم.
ممنونم
توسط فریده در تاریخ
قیمت کتاب را پایین بیاورند، که همه بتوانند آن را تهیه کرده و خاطرات شیرین این شیرزن را بخوانند. خوشابحالت خانم منتظری ، چه دل صبوری دارید . لیاقت میخواهد
توسط مرتضی نامور در تاریخ
سلام فریده خانم
سال نو شما مبارک🌺
بعضی کتابها مثل تنها گریه کن رو با قیمت پایینتر هم میتونیم تقدیم کنیم
لطفاً با ما تماس بگیرین تا راهکار بدیم به شما
توسط فریده در تاریخ
کتاب بسیار خوبی است