وقتی روبی صبح تولد ده سالگی اش از خواب بیدار شد، چیزی در وجودش تغییر کرده بود.
تغییری ترسناک که پدر و مادرش مجبور شدند او را در گاراژ حبس کنند و به پلیس زنگ بزنند. تغییری که او را به اردوگاه بازپروری«تورموند» فرستاد که در آنجا رفتار وحشیانه ای با بچه ها داشتند. شاید روبی از بیماری ناشناخته ای که بیشتر بچه های آمریکا را کشت جان سالم به در برده بود، اما او وبقیه بچه ها با چیزی بسیار بدتر مواجه شدند:
توانایی های وحشتناکی که نمی توانستند کنترل شان کنند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.