مردی از دنیا ر فت . پیامبر خواست بر جنازه اش نماز بخواند که چند نفری گفتند :« بر او نماز نخوانید . آدم خوبی نبود!»
پیامبر از حاظران پرسید :« آیا کسی از شما او را در حال انجام کار خیری دیده است ؟»
یکی گفت :« مدتی پیش او شبی را با ما برای مراقبت از دیگران نگهبانی داد .»
با شنیدن این حرف ، آن جضرت بر جنازه اش نماز خواند . زمانی که به خاکش سپردند ، کنار قبرش رفت و گفت :« یارانت می پندارند که تو اهل دوزخی ولی من گواهی می دهم اهل بهشتی »
کتاب داستانهای روبهرو جلد دوم شامل حکایات و روایاتی است که با موضوع معرفی امام علی و امام حسن علیهم السلام از اسناد و منابع مختلفی چون بحارالانوار، حکمتنامه، سیره ابن هشام، نهج الحیات و… برگزیده شدهاند
دربارۀ کتاب داستانهای روبهرو جلد دوم
ماجرا هایی جذاب از مقاطع تاریخی مختلف است. یک سر این ماجرا در تاریخ اسلام است و سر دیگر در زندگی همین روز ها. این کتاب تکرار تاریخ را با زبانی جذاب و گیرا و در دل داستان به تصویر می کشد. اتفاقی از یک جنس و آدم هایی در موقعیت های یکسان.گاهی شبیه هم انتخاب می کنند و گاهی کاملا برعکس و مخالف.
خلاصه ای از کتاب
مردی از دنیا ر فت . پیامبر خواست بر جنازه اش نماز بخواند که چند نفری گفتند :« بر او نماز نخوانید . آدم خوبی نبود!»
پیامبر از حاظران پرسید :« آیا کسی از شما او را در حال انجام کار خیری دیده است ؟»
یکی گفت :« مدتی پیش او شبی را با ما برای مراقبت از دیگران نگهبانی داد .»
با شنیدن این حرف ، آن جضرت بر جنازه اش نماز خواند . زمانی که به خاکش سپردند ، کنار قبرش رفت و گفت :« یارانت می پندارند که تو اهل دوزخی ولی من گواهی می دهم اهل بهشتی »
حتماً بخوانید: داستانکهای روبهرو (جلد اول)
0دیدگاه