کتاب یک جرعه دیدار داستان زندگی شهید محمد رضایی است. شهید رضایی که تبار افغانستانی داشته، در سال 1364 در ایران و در محله گلشهر مشهد متولد شده و در همان جا رشد کرده است.
گزیدهای از کتاب یک جرعه دیدار
بی بی، من و تو هم دردیم؛ تو از راه دور برای دیدن برادرت اومدی ایران، و من هم برای برادرم اومده ام پیش تو. من و تو هر دو خواهر هستیم؛ خواهرهایی که دلشون برای برادرهاشون می تپه و می فهمیم غم برادر چقدر سخته. کمک ام کن! کمک ام کن برادرم رو دوباره ببینم!
همه آن هفته ی باقی مانده را هر روز می رفتم حرم، و با بی بی درددل می کردم. هیچ کش مثل حضرت معصومه حرف دلم را نمی فهمید.
محمد مثل همیشه سرقولش ماند؛ درست سر دوهفته برگشت؛ ولی نه روی پاهای خودش، روی دست ها آمد…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.