در کتاب من کاوه هستم شخصیت کاوه و شیوه زندگی او در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی، پیوستن به سپاه پاسداران، آموزش، حفاظت ازبیت امام، اعزام به جبهه غرب، چرایی تشکیل تیپ ویژه شهداء و عملیاتهای انجام شده توسط این تیپ مورد بحث قرار میگیرد
بریدهای از کتاب من کاوه هستم
آن زمان شايعات بسيار جالبي در مورد «محمود» بر سر زبانها بود که کم و بيش از اين طرف و آن طرف به گوش ما هم مي رسيد. مثلا يکي از بسيجيها که از نيروهاي خود تيپ بود، مي گفت: «کاوه، عامل نفوذي سپاه توي کوموله بوده.» ديگري مي گفت: «کاوه، تا مسئوليت مالي کوموله هم پيش رفته و بعد همه ي پول هاي کوموله رو برمي داره، چند نفر رو هم ميکشه، پولها رو ميارہ توي سپاہ …» يادم هست بعضيها قسم هم مي خوردند پاي حرف هاي عجيب شان. طرف مي گفت: «کاوه اولش کوموله بوده، اما بعد با کوموله حرفش مي شه. به خاطر همين، پول هاي کوموله رو برمي داره، مياد پاسدار مي شه.» مي گفتم: «آخه رو چه حسابي اين حرفو مي زني؟» با جديت تمام مي گفت: «به حضرت عباسي قسم!» حتي يکي از آنها گفت: «من خودم کاوه رو توي لباس کوموله ديدم.»
«کاوه» اسم غلط اندازي بود. در حقيقت بخشي از اين شايعات از نام خانوادگي «محمود» نشأت مي گرفت که بين کردها بيشتر رواج داشت. بعضي وقتها که همراه دوستان با «کاوه» مي نشستيم، به شوخي به او مي گفتيم: «محمود! پاشو پول هايي که از کوموله گرفتي رو بردار بيار با هم تقسيم کنيم، تک خور نباش.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.