بازخورد درباره این کالا
0
از 0 رای

0دیدگاه

ویژگی های محصول
GTIN: jk-35322

فقط 19 عدد در انبار موجود است

  • ارسال به‌صورت پست پیشتاز
35.000 تومان
بروزرسانی قیمت: ۲ فروردین ۱۴۰۳
مرا اگاه کن


از طریق:
ثبت

نقد و بررسی

کتاب بهار

با رسیدن اولین کاروان آوارگان موصلی به شهر کوجکم در مرکز عراق، دغدغۀ مقاومت به نمایندگی از اهالی موصل در درونم شعله‌ور شد تا با قلمم به جنگ با گروه تروریستی بروم. محافظت از بافت اجتماعی و متنوع شهر را نماد این مقاومت برگزیدم. ازاین‌رو، سه دختر جوان را به‌عنوان شخصیت‌های اصلی داستان جدیدم انتخاب کردم که هریک نمایندۀ یکی از طوایف و ادیان متعدد عراق‌اند. دختران جوانی که باهم دوست هستندو در دانشگاه موصل در رشتۀ روانشناسی درس می‌خوانند؛ اما با اشغال موصل، اتفاقات تلخی برایشان می‌افتد. با این بستر، رویدادهای شهر در دوران اشتغال، از زاویۀ دید یکی از دختران برای شما روایت می‌شود.

نمایش بیشتر - بستن

کتاب بهار روایت دختری جوان به نام بهار است از سرگذشت زنان و دختران عراقی که به همراه دو دوستش اسیر گروهک تروریستی داعش می‌شوند و… .

مترجم در مقدمۀ این کتاب گفته است:

تا کنون آثار داستانی متعددی در عراق، دوران سیاه حضور داعش را برای مخاطبان روایت کرده‌اند و بخش چشمگیری از آن‌ها روایتگر مظلومیت دختران و زنان ایزدی بوده‌اند. بهار یکی از این روایات داستانی است که به قلم عامر حِمَیوٰ نویسندۀ عراقی، نوشته شده است.

بهار روایت سه دختر دانشجوی همکلاس عراقی است که همزمان با سقوط موصل به دست داعش به اسارت این گروه تروریستی درمی‌آیند.

هریک از این دختران نمایندۀ یکی از گروه‌های قومی و مذهبی عراق هستند.

کتاب از دو جنبه درخور اهمیت و توجه است: نکتۀ نخست اطلاعات چشمگیر نویسنده از درون جامعۀ ایزدی و آداب و رسوم و متون مقدس آن‌هاست که در بخش‌های متعددی از کتاب به چشم می‌خورد. اطلاعات فراوان نویسنده در این باره حتی شگفتی جامعۀ دینی ایزدی را نیز در پی داشت؛ به گونه‌ای که در ابتدا گمان آن‌ها بر این بود که این کتاب را نویسنده‌ای ایزدی نوشته است… .

نکتۀ دوم، توصیف دقیق جنایات این گروه تروریستی و توصیف موشکافانۀ خشونت آن‌ها علیه قربانیان، به‌ویژه زنان زندانی است.

چکیده و خلاصه‌ای از کتاب بهار

الو. بابا، برنگرد! همسایه‌مون رو کشتن! عمو شمو رو کشتن!

بهار دهانش را به گوشی چسبانده بود. سعی می‌کرد آهسته صحبت کند. هق می‌زد و گریه‌اش بند نمی‌آمد.

نور ضعیف شمع‌های داخل کیک تولد، سایۀ سه دختر را که در آغوش هم خیمه زده بودند، به لرزه درآورده بود.

بهار خودش را مقصر می‌دانست.

بابا، آمال و ویویان هم با منن. می‌ترسم بابا. اون‌ا اینجان!

ویویان گریه‌کنان بهار را در بغل گرفت. آمال خودش را به آن دو رساند.

صدای پدر قطع شده بود. بهار گوشی را کنار خودش روی کاناپه گذاشت. هر سه با ناامیدی، توی تاریکی به هم نگاه کردند… .

همچنین پیشنهاد میکنیم برای مشاهده و خرید کتاب های امنیتی دیگر به کتاب فروشی آنلاین مشهد (جریان کتاب) مراجعه کنید.

توضیحات تکمیلی

کتاب بهار
ناشر

نویسنده

تعداد صفحه

210

نوع جلد

شومیز

امتیاز کاربران به:

کتاب بهار (1نفر)
میزان رضایتبخشی
0
ارزش خرید
0
کاربردها
0
دیدگاه خود را در باره این کالا بیان کنید برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. اگر این محصول را قبلا از این فروشگاه خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد. افزودن دیدگاه
نظرات کاربران
  1. توسط ناشناس در تاریخ

    کتابی بود ک سه حس عاطفی و طنز و لجاجت رو در هم آمیخته بود

    • توسط مرتضی نامور در تاریخ

      سلام و ممنون بابت نظر خوبتون
      دوست داشتیم خودتونم معرفی می‌کردین

      چقدر این کتاب رو پیشنهاد می‌کنین که دیگران هم بخرن

    هیچ پرسش و پاسخی ثبت نشده است.

پرسش خود را درباره این کالا بیان کنید

ثبت پرسش

محصولات مرتبط