فریاد جمعیت بلندتر از قبل در تمام میدان طنین میاندازد. سعید به طرفم برمیگردد و درحالیکه در چشمانش برق شادی میدرخشد، چیزی میگوید. در میان همهمۀ جمعیت و فریاد بانگ الله اکبر، فقط چند کلمه از حرفهایش را پراکنده میشنوم: «بهروز… زندان… آزادی…»
خرید کتاب آن مرد با باران می آید برای افرادی که علاقمند به کتاب های خاطرات انقلاب اسلامی هستند گزینه جالبی خواهد بود. این کتاب، یک رمان جذاب و کاردرست است ویژۀ نوجوانهای رمان خوان. ما در این مطلب درباره قیمت کتاب، اهمیت خرید کتاب، دلیل تقریظ رهبری برای این کتاب و نقد و بررسی آن با شما گفتوگو میکنیم. موضوع آن سرگذشت نوجوانی 13 ساله است به نام بهزاد در روزهای پایانی پیروزی انقلاب.
لیست عنوانهای این مطلب:
بهترین دلیل خرید کتاب آن مرد با باران می آید (معرفی کتاب)
قیمت کتاب آن مرد با باران می آید
موضوع کتاب آن مرد با باران می آید
ماجرای تقریظ کتاب آن مرد با باران می آید
خلاصه و گزیده کتاب آن مرد با باران می آید
نقد و بررسی کتاب آن مرد با باران می آید
نکات مثبت و اهمیت خرید کتاب آن مرد با باران می آید
برای خرید اینترنتی کتاب می توانید در زمینه های مختلف انقلاب اسلامی، ادبیات ارزشی و مذهبی، رمان و موفقیت از سایت جریان کتاب jaryanketab.com دیدن کنید.
مهمترین دلیل خرید کتاب آن مرد با باران می آید
اگر قصد خرید کتاب آن مرد با باران می آید را دارید در قسمت پیشینه این کتاب درباره آن گفته شده که وجیهه سامانی آن را در ۱۳۹۱ نوشته، کتاب برگزیدۀ جشنوارهٔ داستان انقلاب حوزهٔ هنری شده و در چاپ سوم، کتابستان معرفت آن را معرفی و چاپ کرده است. چاپ قبلی این کتاب را انتشارات سوره مهر انجام داد. از آن مرد با باران می آید در جشنوارۀ شهید اندرزگو (روایت انقلاب) ۱۳۹۷ هم تقدیر شد.
برای خیلیها مهمترین دلیل خرید کتاب آن مرد با باران می آید، نکتهای است که رهبر معظم انقلاب در تقریظ این کتاب فرمودهاند:
“تصویری که از ماه های آخر مبارزات نشان میدهد، درست، روشن و واقعی است.”
به ویژه در یک سال اخیر که تورم و نرخ کالاهای مختلف افزایش پیدا کرده است، قیمت تمامشدۀ کتابها هم چندین برابر بالا رفته. اما این افزایش قیمت آنقدر نبود که اگر شما قصد خرید اینترنتی کتاب را داشته باشید، نتوانید از عهدۀ آن بربیایید. قیمت کتاب به نسبت بسیاری کتابها و اجناس دیگر مناسبتر است. کتاب آن مرد با باران می آید را میتوانید با فقط با قیمت 20000 تومان در همین صفحه سفارش بدهید و دریافت کنید.
موضوع کتاب آن مرد با باران می آید آن مرد با باران می آید، داستان زندگی نوجوانی به نام بهزاد است که در آخرین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 ناگهان با فضای انقلاب آشنا میشود. او خانوادهای با طبقهٔ متوسط دارد. یکی از ویژگیهای بسیار خوب و بارز این کتاب، بازنگری انقلاب از نگاه نوجوانان است.
کتاب آن مرد با باران می آید آنقدر ارزشمند است که حتی حضرت آیتالله خامنهای، رهبر عزیز کشورمان نیز به آن توجه ویژه کردهاند. ایشان درباره کتاب آن مرد با باران می آید با این مضمون تقریظ فرمودهاند:
ما در فروشگاه اینترنتی کتاب جریان کتاب نیز تلاش میکنیم تا کتابهای ارزشمندی مثل کتاب آن مرد با باران می آید را به شیوهای بهتر و کاملتر معرفی کنیم. این کتاب فهرست ندارد و 218 صفحه است.
این کتاب مخاطب خاص ندارد. مخاطبانش عام هستند. خواندن این کتاب را به تمام کسانی که به رمانهای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی علاقمندند، به خواندن آن توصیه میکنیم.
اما بهطور ویژه شاید بتوان گفت نوجوانان مخاطبان اصلی این کتاب هستند؛ چراکه در قالب داستان، شما بار اوضاع اجتماعی سیاسی و امنیتی کشور را در بحبوحۀ انقلاب اسلامی بهتر درک میکنند.
اکر شما فرزندان نوجوان یا کوچکتر دارید هم بد نیست این کتاب را بخوانید تا دنیای درون نوجوانتان را بهتر درک کنید و از نگاه نویسنده ببینید با نوجوانتان چطور باید برخورد کنید، به او آرمان و عزت و هدف بدهید تا به بالندگی برسد.
خلاصه و گزیده آن مرد با باران می آید
اگر قصد خرید کتاب آن مرد با باران می آید را دارید بهتر است ابتدا خلاصه ای از آن را بخوانید. ما میتوانیم هر بخشی از کتاب را که شما مایل باشید، برایتان بازگو و خلاصه کنیم. اما در این مطالب به بیان مطالبی بسنده میکنیم که به پاسخهای شما و نیازهایتان جواب بدهد و سوآور باشد.
موضوع اصلی این کتاب، بازبینی تظاهرات و اتفاقاتی است که در روزهای پایانی مانده به پیروزی انقلاب اسلامی رخ میدهد، از نگاه و زبان نوجوانی سیزدهساله به نام بهزاد است.
ویژگیهایی که در شخصیتهای این کتاب دیده میشود، ویژگیهای تیپهای شخصیتی متفاوتی است که در جامعه و مردم کشورمان در آن روزها وجود داشت. مثلاً پدر بهزاد که میوهفروش است، با محافظهکاری فقط به این فکر میکند که چطور خانوادهاش را از گزندهای آن اتفاقات دور و مصون نگه دارد.
همین موضوع و ترسی که او در دل اعضای خانه ایجاد کرده، باعث شده است پسرش، یعنی بهزاد، از انقلاب و ادبیات و گفتمان و اتفاقات آن دور بماند و تبدیل به نوجوانی از همهجا بیخبر شود.
اما برادر بهزاد، با همۀ این احوالات به یک دانجشوی پرتلاش و مبارز در انقلاب تبدیل شده. بهزاد، یکی از وظایف خودش را ایجاد تغییر در نگاه و باور و رفتارهای پدرش دربارۀ انقلاب و انقلابیگری میداند.
بهزاد شاهد و ناظر بگومگوهای برادرش، بهروز، با پدرشان است. توجه او به فعالیتهای زیاد بهروز و رفقای او به نامهای یونس و سعید چنان جلب میشود که کنجکاو و مشتاق پیوستن به این جریان انقلابی میشود. اتفاقاتی هم که برای او میافتد، مثل شهادت دوستش، او را ناخودآگاه بهسمت جریانات انقلاب و مبارزههای خیابانی و تظاهرات بر ضد طاغوت میکشاند. خلاصه و گزیده کتاب را در زیر بخوانید.
نقد و بررسی
در ادامه به نقد و بررسی کتاب آن مرد با باران می آید خواهیم پرداخت.
نکات مثبت و اهمیت خرید کتاب آن مرد با باران می آید
- شخصیتهای کتاب از پردازش خوبی برخوردارند.
- بهزاد، نوجوانی ساده و دوستداشتنی است که بهراحتی با خوانندۀ کتاب ارتباط برقرار میکند.
- هیجانهای طبیعی و فراز و فرودهای احساسی این رمان، خواننده را مجذوب و با داستان همراه میکند.
- قلم حرفهای و اثرگذار وجیهه سامانی در مشتاقکردن خواننده به خواندن ادامۀ داستان اثر زیادی دارد.
- اگر شما نوجوان باشید و این کتاب را بخوانید، با همزادپنداری با بهزاد رنج و شادیها و دلنگرانیهای خانوادۀ او برایتان ملموس و زنده است.
- یکی دیگر از نکات مثبت کتاب این است که اگر شما بزرگسال باشید، با خواندن کتاب، آن رنج و شادیها را بهعنوان پدر، برادر، خواهر یا مادر بهزاد کاملاً درک میکنید.
- چند هیجان غالب نوجوانی مثل بیباکیها و در عین حال ترسها و کنجاویها که با اتفاقاتی مثل وقایع روزهای پیروزی انقلاب گره میخورد، شیرینی خاصی به رمان میدهد.
- نگاه راهحلمحور و یاریدهندۀ نویسنده به شخص اول این داستان، بهنوعی آموزش مفید و سازندۀ مهارتهای توسعۀ فردی به نوجوانان است و حتی میتواند برای مربیان و والدین هم در رابطهشان با فرزند یا دانشآموزان نوجوان، آموزنده باشد.
- تأکید سامانی بر مقاومت و پایداری و مبارزه در راه تحقق آرمانها ستودنی است هم بیانگر بخش دیگری از نکات مثبت این کتاب است.
- او نگاهی ظریف، درست و زیرکانه به ویژگیهای شخصیتی بهزاد دارد و به این بهانه، نقش باورمندی و امید و انگیزهها را در ایستادگی در مقابل سختیها و عزتمندی جامعه پررنگ و حلال مشکلات معرفی میکند.
- از زاویهای دیگر، این کتاب به ظلمهای رژیم پهلوی به مردم و استقامتها و پایمردیهای مردم را در رسیدن به پیروزی این انقلاب، خوب به تصویر کشیده است.
- همین نکات مثبت، این اثر را برگزیدۀ همایش مقابله با تحریف تاریخ معاصر نیز کرد.
ترسیم حالوهوای مدارس در بحبوحۀ انقلاب
این آخرین شعاری بود که روی دیوار استوار رحمتی هم نوشته بودند. ناگهان صدای فریاد آقای اشکوری از پشت بلندگو بلند میشود که به زمین و زمان فحش میدهد. از ترسم بهدو میروم و اولین نفر سر صف میایستم. صفها کمکم بسته میشود. آقای اشکوری هم همچنان در حال تهدید عامل یا عاملان این جنایت و خیانت بزرگ است و در عین حال، مدام خاطرنشان میکند که مطمئن است این توطئۀ خرابکارانه، کار دانشآموزان مدرسۀ ما نیست. از دادوفریادهایش معلوم است که حسابی دستوپایش را گم کرده است… .
آشنایی بهزاد با فضای حاکم بر جامعه
…اما حالا از فرط بیحوصلگی و تنهایی به طرفشان میروم تا ببینم دارند باهم چه میگویند.
چندقدمیشان میایستم و همانطور که با نوک کتانیام به سنگریزههای زمین میکوبم، گوش تیز میکنم.
یکیشان میگوید: «ساواک اگه کسی رو بگیره، دیگه باید فاتحهش رو خوند. جنازهشم دیگه به خانوادهش نمیدن.»
حسن خپله که پشتش به من است، میگوید: «یه عالمه از جنازههای کشتار میدون ژاله رو هم سربهنیست کردن. پسرعموی مامانم هم اونجا بوده. دو ماهه نه از خودش خبری شده نه از جنازهش. شبها میبرنشون تو گورهای دستهجمعی خاکشون میکنن.»
سرم را بلند میکنم و به بچهها نگاه میکنم. ترس، آرامآرام در دلم رخنه میکند!
– انگار مردم بچهن که از لولو بترسن! ساواک و گور دستهجمعی و… . اگه میترسیدن که عقب میکشیدن و مینشستن سر جاشون؛ نه اینکه هر روز بیشتر بریزن توی خیابونا.
ترسیم فضای تظاهرات از نگاه بهزاد
در گزیده کتاب آن مرد با باران می آید ببینید فضای تظاهرات و برخورد رژیم شاهنشاهی چگونه ترسیم شده است:
صدای گوشخراش رگبار میپیچد توی خیابان. بچهها داد میزنند: «هواییه!»
دوباره ماشین آبپاش شروع میکند به پاشیدن اب داغ. دوباره بچهها جیغودادکشان میریزند به هم. آتش لاستیک خاموش میشود. چند نفر سعی میکنند آتش دیگری روشن کنند؛ اما زیر بارش آب داغ، نمیشود. این بار، آبپاشی طولانیتر میشود و آب داغ و جوشان سختتر. عدهای از بچهها میدوند به طرف پیادهروها. من هم با آنها میدوم. جوانِ بلندگو به دست فریاد میکشد: «یا مرگ یا آزادی.»
جمعیتی که هنوز دورش ماندهاند، شعار را تکرار میکنند. میترسم؛ اما دلم طاقت نمیآورد و همراه عدهای دوباره برمیگردیم وسط خیابان و شعار میدهیم. همه برمیگردند و صفهای به هم پیوستهمان دوباره تشکیل میشود.
ناگهان صدای چند تیر بلند میشود. فکر میکنم شاید بازهم هوایی باشد؛ اما اینبار همه میریزند به هم. چند نفر میمانند زیر دستوپا… . دوباره صدای شلیک تیر میآید. ناگهان بلندگوی مرد جوان پرت میشود به طرفی و خودش هم به طرفی دیگر. «وای! تیر خورده است». آسفالت خیابان از خونش رنگی میشود. از دیدن این صحنه پاهایم میلرزد و بدنم سست میشود. حام میخواهد به هم بخورد. مرد جوان دارد جان میدهد. عدهای به طرفش میدوند. یکی با فریاد میگوید: «بچهها، آقای رضایی شهید شده!»
جمعیت هجوم میآورد به آن طرف. پیکر آقای رضایی روی دست مردم بلند میشود. دیگر کسی جلودار بچهها نیست: «این سند جنایت پهلوی است.» صدای تیر یک لحظه قطع نمیشود. حالا صدای رگبار مسلسل هم میآید… .
اشک مثل باران از چشمانم میبارد. چهرۀ آقای رضایی در حال جاندادن، از جلوی چشمم دور نمیشود. حواسم نیست. یکی محکم میخورد به من و پرت میشوم توی جوی آب. سرم گیج میرود. همۀ بدنم درد میکند.
توسط ناشناس در تاریخ
کتاب خوبی بود
توسط ناشناس در تاریخ
چه معرفی خوبی کردین از کتاب