نقد و بررسی
کتاب فتح خوننویسنده: | سید مرتضی آوینی |
انتشارات: | واحه |
تعداد صفحات: | 134 |
شابک: | 9786009176816 |
کتاب فتح خون نوشتۀ سید مرتضی آوینی که در محرم سال 1366 به نگارش درآمده است و چاپ پانزدهم آن توسط نشر واحه به چاپ رسیده است. در این معرفی، میتوانید گزیده آن را هم بخوانید و اقدام به سفارش آنلاین کتاب کنید.
معرفی کتاب فتح خون
فتح خون به روایت وقایع و اتفاقات رجب سال60 تا محرم سال61 هجری میپردازد.
نویسنده کتاب را به دو بخش به نگارش درآورده است:
بخش اول: شامل وقایع تاریخی کربلا و شهادت سیدالشهدا(علیه السلام) و یارانش است؛
بخش دوم: که نویسنده از زبان راوی، این وقایع را تحلیل و بررسی میکند.
محتویات ده فصل کتاب
آغاز هجرت عظیم، کوفه، مناظرۀ عقل و عشق، قافلۀ عشق، عشق در سفر تاریخ، کربلا، ناشئه اللیل، فصل تمییز خبیث از طیب (اتمام حجت)، غربال دهر، سیارۀ رنج و تماشاگه راز.
آوینی در این کتاب دیدی عارفانه به وقایع کربلا دارد و به تحلیل معنوی و روحانی این واقعۀ عظیم میپردازد.
خرید کتاب فتح خون را به تمام کسانی توصیه میکنیم که میخواهند با روایتی از واقعۀ کربلا آشنا شوند. نویسنده در این کتاب با دیدی فرازمانی و فرامکانی به واقعه عاشورا با محوریت عشق و عرفان.
گزیده کتاب فتح خون
راوی پر روشن است که امام حسين (علیه اسلام) در مرداب وجود عمر سعد به جست وجوی کدام گوهر نابی آمده است:
شاید در روزگاری با اقیانوسهای آزاد پیوند داشته است هنوز نشانی از حیات باشد، شاید در این مدفن تاریکی که عمر سعد فطرت الهی خویش را در آن به خاک سپرده است هنوز روزنه ای رو به آفتاب گشوده باشد.
امام آفتاب کرامتی است که خود را از ویرانهها نیز دریغ نمیکند. آسمان را دیدهای که چگونه در گودالهای حقیر آب نیز مینگرد؟ آب را دیدهای که چگونه پستترین درهها را نیز از یاد نمیبرد؟
چگونه میتوان کار پاکان را قیاس از خود گرفت؟ امام را با خداوند عهدی است که غیر او را در آن راهی نیست و بر همین پیمان است که امام پای میفشارد.
در ادامۀ کتاب فتح خون، این مطالب را میخوانید:
نه. این راز، نه رازی است که با من و تو در میان نهند. ولایت امام بر مخلوقات ولایت خداست، یعنی همۀ ذرات عالم، از پای تا سر، بقایشان به جذبۀ عشقی است که آنان را بهسوی امام میکشد، اما خود از این جذبه بیخبرند.
اگر او کشکشانه ما را به کوی دوست نکشد و بر پای خویش رهایمان کند، یاران، همه از راه باز میمانیم. آسمان را دیدهای که از او بلندتر هیچ نیست، اما در گودالهای حقیر آب نیز مینگرد؟
امام در مرداب وجود، عمر سعد، در جستوجوی نشانی از دریاست؛ دریایی آزاد؛ دریایی که به اقیانوس راه دارد. زهيربنقیس، هرچند خود نمیخواست، اما امام، آن عهد فراموششده را با او تازه کرد.
0دیدگاه