از لوتی گری تا حریت نوشتهای برگرفته از کتاب شاهرخ حر انقلاب عنوان کتابی که به زندگی و تحول جوانی لوتی مسلک به نام شاهرخ می پردازد. این کتاب به همت گروه فرهنگی ابراهیم هادی به چاپ رسیده است.
ماجرای از لوتی گری تا حریت شاهرخ ضرغام
این مقاله داستان زندگی شاهرخ ضرغام جوانی که به سرکشی و یاغی گری در محله شهرت داشت او گذشته ی خوبی نداشت و کارهای ناپسند و ظالمانه انجام میداد. تا جایی که حتی ساواک برای سرکوب مبارزات مردم از او استفاده می کرد.
اما بعد از انقلاب او توبه می کند و تبدیل به یکی از فرماندهان جنگ تحمیلی می شود و “حر انقلاب” لقب می گیرد.
از لوتی گری تا حریت داستان زندگی شاهرخ ضرغام است که تداعیکنندۀ ماجرای حر کربلا می باشد. بسیاری از مورخان برای حر گذشته ی خوب و پسندیده ای توصیف نمیکنند. اما کشتی نجات امام حسین (ع) او را از ظلم و ستم پاک کرد و نام او را همیشه در یاد ها زنده نگه داشت.
شاهرخ بعد از توبه دیگر دست به کارهای ناپسند گذشته خود نمیزند و سعی می کند از گذشته خود برای کسی چیزی نگوید. شاهرخ پس از توبه دیگر سمت گناهان گذشته خودش نرفت و از گذشته خویش برای کسی تعریف نمیکرد.
درس زندگی
زندگی و سرگذشت شاهرخ ضرغام بعدها سرنوشت و مسیر بسیاری از جوانان را متحول کرد که هر کدام از فرماندهان بزرگی شدند. شاهرخ کسی بود که بعد از متحول شدن آرزویش گمنامی بود و اینکه چیزی از گذشته اش باقی نماند.
و سرانجام دعایش مستجاب می شود و پیکرش هرگز پیدا نشد. از لوتی گری تا حریت عنوانیست که گویای زندگی دوگانه شهید شاهرخ ضرغام است.
آشنایی با زندگی دلاورانی چون شاهرخ ضرغام می تواند درس بزرگی برای هر کدام از ما باشد که در هر مرحله و جایگاهی از زندگی قرار داریم امکان تغییر و انتخاب مسیر درست وجود دارد.
بریده کتاب شاهرخ حر انقلاب
در اینجا برای آشنابی با متن کتاب شاهرخ حر انقلاب گزیده ای از آن را تقدیمتان می کنیم:
عاشق امام حسين(ع)بود. شاهرخ ازدوران کودکي علاقه شديدي به آقا داشت. اين محبت قلبي را از مادرش به يادگار داشت.
راه اندازي هيئت با کمک دوستان ورزشکار، عزاداري و گريه براي سالار شهيدان در سطح محل، آن هم قبل از انقلاب از برنامه هاي محرم او بود.
مقاله از لوتی گری تا حریت را نوشتیم تا برای شما بگوییم:
هر سال در روز عاشورا به هيئت جواد الائمه در ميدان قيام میآمد. بعد همراه دسته عزادار حرکت میکرد. پیرمرد عالمی به نام حاج سید علی نقی تهرانی، مسئول و سخنران هیئت بود. شاهرخ را هم خيلی دوست داشت.
در عاشورای سال پنجاه وهفت، ساواک به بسياري از هيئتها اجازه حرکت در خيابان را نميداد. اما با صحبتهاي شاهرخ، دسته هيئت جوادالائمه مجوز گرفت. صبح عاشورا دسته حرکت کرد. ظهر هم به حسينيه برگشت. شاهرخ مياندار دسته بود. محکم و با دو دست سينه مي زد.
نمیدانم چرا آن روز حال و هوای شاهرخ با سالهای قبل بسیار متفاوت بود. موقع نهار حاج آقا تهرانی کنار شاهرخ نشسته بود. بعذد از صرف غذا، مردم به خانه هایشان رفتند حاج آقا با شاهرخ شروع به صحبت کردند…
امیدواریم مقالۀ از لوتی گری تا حریت به شما بهاندازۀ کافی کمک کرده باشد تا دربارۀ کتاب شاهرخ حر انقلاب اطلاعات کافی کسب کنید.
توسط مرتضی فرگی در تاریخ
سلام
هیچ محتوایی درباره کتاب ننوشتید
یه توضیحی درباره ش بدید ببینیم محتواش چی هست
ممنون