کتاب مامان را ببخشید اثری از هادی خورشاهیان که توسط انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده است. کتاب پیش رو در قالب رمان دربارۀ نوجوان باهوشی است که از طریق وبلاگش برای یکی از دوستان قدیمی مادرش به نام ارمیا نامه مینویسد و او را با نام عمو ارمیا مورد خطاب قرار میدهد و از این طریق نیز نوجوانان و افراد دیگری با او همراه میشوند و برای ارمیا امامی نامه مینویسند و بهدنبال او میگردند. گمشدۀ آنها نیز در آخر پیدا میشود و او کسی نیست جز… .
بریدهای از کتاب مامان را ببخشید
مامان میگوید: «همین عموابراهیم که ایران است چه گلی به سر ما زده که ارمیا که معلوم نیست کجاست، بزند؟» مامان میگوید: «شما بعد از انقلاب از ایران رفتهاید. این گروه ششنفرۀ باقیمانده هم آنقدر سرگرم کار خودشان هستند که دیگر خیلی برایشان اهمیتی نداشته که حالا به قول مامان یکی از دوستان دوران دانشگاهشان به کدام کشور خارجی رفته است»؛ ولی راستش من از شما خیلی خوشم آمد، آن چهرۀ معصوم با ریش و موهای سیاه بلند. اصلاً شما توی عکس یک چیز دیگری بودید. حالا شاید هم چون بقیه را میبینم یا خبر دارم کجا هستند، اینجوری است. بابا میگوید: «ارمیا الان پنجاه سال را هم رد کرده است عطیه جان. فکر نکنی هنوز بیست و دو ساله است و ممکن است پیدایش کنی و زنش بشوی.»
اگر میتوانید، به این سؤالات دربارۀ این کتاب پاسخ دهید:
- این کتاب به درد کدام ردۀ سنی میخورد؟
- آیا میتوان برای مخاطب این کتاب تفکیک جنسیتی قائل شد و مثلاً گفت که به درد خانمها میخورد یا آقایان؟
- این کتاب را چگونه بهتر است بخوانیم؟
- فکر میکنید کتاب مامان را ببخشید را در چند روز میشود خواند؟
- مهمترین مسئلههایی که کتاب به آن اشاره میکند، چیست؟
- آیا خواندن این کتاب به پیشنیازی هم نیاز دارد؟
- آیا زمانهای خاصی را برای خواندن آن پیشنهاد میکنید؟
- بعد از خواندن این کتاب، پیشنهاد میکنید چه کتابهایی را بخوانیم؟
- آیا افراد شاخصی هستند که آن را خوانده باشند و دربارهاش نظر بدهند؟
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.