کتاب حاضر، داستان شرح زندگی سردار جاویدالاثر سپاه اسلام، حاج احمد متوسلیان، است. حاج احمد متوسلیان از ابتدای پیروزی انقلاب و تشکیل سپاه پاسداران به آن پیوست و وارد درگیری های شدید در ترکمن صحرا شد. سپس به کردستان رفت و همراه با نیروهای ارتش و شهید چمران به پاکسازی و آزادسازی شهرهای کردستان پرداخت. آنگاه به جنوب رفت و در چند عملیات بزرگ، فرماندهی را به عهده گرفت. همزمان با حمله اسرائیل به لبنان، به آنجا رفت و سرانجام، در یک ماموریت مهم همراه با سه دیپلمات ایرانی دیگر به اسارت نیروهای اسرائیلی درآمد و تاکنون از سرنوشت آنها خبری به دست نیامده است.
کتاب مرد شرح زندگی سردار جاویدالاثر سپاه اسلام، حاج احمد متوسلیان، است. حاج احمد متوسلیان از ابتدای پیروزی انقلاب و تشکیل سپاه پاسداران به آن پیوست و وارد درگیری های شدید در ترکمن صحرا شد.
خلاصه و گزیدهای از کتاب مرد
متوسلیان به کردستان رفت و همراه با نیروهای ارتش و شهید چمران به پاکسازی و آزادسازی شهرهای کردستان پرداخت. آنگاه به جنوب رفت و در چند عملیات بزرگ، فرماندهی را به عهده گرفت. همزمان با حمله اسرائیل به لبنان، به آنجا رفت و سرانجام، در یک ماموریت مهم همراه با سه دیپلمات ایرانی دیگر به اسارت نیروهای اسرائیلی درآمد و تاکنون از سرنوشت آنها خبری به دست نیامده است.
مرد به تندی جلو آمد. مشت راست رضا را فشرد و ضامن را از دست چپ او بیرون کشید و در سوراخ نارنجک فرو کرد. از بازوان رضا گرفت و او را بالا کشید. رضا به مرد نگاه کرد. به چشمان سیاه و بینی عقابی اش. گفت: «دیررسیدی.»
این کتاب را نیز بخوانید: کتاب خانۀ ابدی
0دیدگاه