چگونه در رابطه اعتماد ایجاد کنیم
چگونه در رابطه اعتماد ایجاد کنیم تا عشقی را تجربه کنیم که از نظر جسمی و روحی قابل اعتماد است و ما با داشتن آن، احساس امنیت میکنیم؟ برای اینکه به جواب این سؤال برسیم، باید ببینیم چه چیزهایی در ما اعتماد ایجاد میکند. اعتماد از کجا شروع میشود و در چه زمینههایی میتوانیم آن را به وجود بیاوریم. تمریناتی که میشود برای اعتمادسازی در دیگران انجام دهیم را هم در کنار پاسخ به این سؤالات، با هم مرور میکنیم.
چگونه در رابطه اعتماد ایجاد کنیم
بعد از اینکه با هم بر هر مسئلهای غلبه کردیم، رشد میکنیم و درس شکیبایی و سازگاری و انعطافپذیری میگیریم. رشدی که با هم به آن میرسیم، باعث ایجاد اعتماد میشود. ارزیابی اینکه چقدر اعتماد ما به کسی عمیق و گسترده است، راهی برای درک و تعریف عشق ماست.
گاهی اعتماد را صفر و یکی قلمداد میکنیم: یا به کسی اعتماد داریم، یا نداریم؛ اما اعتماد از رهگذر اعمال و افکار و گفتار ما شکل میگیرد. نباید فوراً به کسی اعتماد کنیم، فقط به این دلیل که با ما مهربان است. به اعتماد میکنیم؛ چون کمکم و روزبهروز موضوعات بیشتری را دربارۀ خودمان با او در میان گذاشتهایم و دیدهایم که او با صداقت ما چگونه برخورد میکند.
بهترین نقطه شروع اعتماد سازی در رابطه
اعتماد در درجۀ اول از خود ما آغاز میشود. ما باید قابل اعتماد باشیم. این به معنای هماهنگی بین تفکرات و گفتار و رفتار ماست. وقتی به موضوعی فکر میکنیم، آن را به زبان میآوریم و سپس براساس آن اندیشه رفتار میکنیم، از این طریق میتوانیم به خودمان اعتماد کنیم. بنابراین اگر احساس میکنم که به شبی برای خلوت کردن با خودم نیاز دارم، آن را با همسرم در میان میگذارم و زمان را بعد از این لحاظ میکنم.
آن گاه از هدیهای که به خودم دادهام، بهرهمند میشوم. به خودم اعتماد دارم و میدانم که بهخوبی از خودم مراقبت میکنم. همسرم میبیند که تفکراتم را دنبال میکنم، نتایجش را مشاهده میکند و قابل اعتماد بودنم را تشخیص میدهد؛ سپس همین کار را در قبال همسرم انجام میدهم و به قولهایی که به او دادهام، عمل میکنم. به او نشان میدهم که قابل اعتمادم و با انجام این کار، به او انگیزه میدم که با اعتمادی مشابه پاسخگوی من باشد. زمانی که افراد به ما احساس امنیت میدهند، تصمیمات سالم میگیرند و زمانی که احساس میکنیم آنها زندگی خود را براساس ارزشهایی اداره میکنند که ما با آنها موافقیم، بیشتر به آنها اعتماد میکنیم.
اعتماد در رابطه عاشقانه
برای ارزیابی میزان عمیق بودن اعتماد خودمان به همسرمان، این سه بُعد را در نظر بگیریم:
- بعد اعتماد فیزیکی؛
- بعد اعتماد ذهنی؛
- بعد اعتماد عاطفی.
اعتماد فیزیکی زمانی است که در حضور او احساس امنیت و حمایت شدن میکنید. او از بودن کنار شما لذت میبرد، حاضر و باملاحظه است و بودن در کنارش حس خوبی دارد. اعتماد ذهنی زمانی تحقق مییابد که به ذهن و ایدهها و تفکرات طرف مقابل اعتماد میکنید. ممکن است با تمام تصمیمات او موافق نباشید؛ اما به روش تصمیمگیریاش اعتماد دارید.
اعتماد عاطفی زمانی است که به ارزشهای او و کیستیاش به عنوان یک انسان اعتماد دارید. آیا با شما خوب رفتار میکند؟ آیا حمایتگر است؟ آیا به نحوۀ رفتارش نهفقط با شما، بلکه با سایر افراد زندگیاش، از دوستان نزدیک گرفته تا یک پیشخدمت رستوران اعتماد دارید؟
اگر در تمام این مسائل به شریک زندگی خود اعتماد مطلق نداشته باشید، اشکالی ندارد و او ممکن است مرتکب اشتباهاتی شود که اعتمادتان را خدشهدار میکند. هنگامی که ضعفها را شناسایی میکنید، میزان اهمیت آن ضعف را هم در نظر بگیرید. این ضعفف چه تأثیری در شما میگذارد؟ چگونه در رابطه اعتماد ایجاد کنیم ؟
اگر در زمینههایی که برایتان مهم است به او اعتماد ندارید، میتوانید صادقانه با او دربارۀ این مشکلات صحبت کنید و در جهت احیای اعتماد متقابلتان بکوشید. بدون صداقت با پنهانکاری یا انداختن تقصیرها به گردن یکدیگر، اعتماد غیرممکن است. اعتماد، بسیار کند ایجاد میشود و به پرورش و محافظت نیاز دارد. فرض کنید میتوان میزان اعتماد را با درصد سنجید. هر بار که یکی از طرفین اندیشۀ خود را به زبان میآورد و مطابق آن عمل میکند، اعتماد 1درصد افزایش مییابد. در آغاز، اعتماد دارید که طرف مقابل دربارۀ اینکه با چه کسی است، چه کاری انجام میدهد و به چهچیز فکر میکند، حقیقت را میگوید.
هر بار که این کار را انجام میدهد، اعتماد شما به او 1درصد افزایش مییابد؛ سپس با درک احساسات یکدیگر و گوش فرادادن به صحبتهای هم، درصدِ اعتماد بیشتر میشود. وقتی نواقص و کاستیهای خود را در میان میگذارید، اعتماد فراتر میرود؛ اما اعتماد، همواره در نوسان است. اگر طرف مقابل شما را گمراه یا نتواند شما را درک کند یا به شما خیانت کند، سطح اعتمادتان کاهش مییابد و به بازسازی نیاز دارد. وقتی با هم بر یک مشکل غلبه میکنید، اعتماد، دوباره رشد میکند. کمکم به او اعتماد میکنید که به شما در تحقق برنامهها و آرزوهایتان کمک کند. در نهایت، آن قدر به اعتماد میکنید که آسیبهای روحی خود را با وی در میان میگذارید.
وقتی اعتمادمان زیاد است، عشقی را احساس میکنیم که از نظر جسمی و روحی، امن و مطمئن است. شریک ما به فردی تبدیل میشود که با خبرهای خوب و بد پیش او میرویم؛ زیرا میدانیم که در کنار ما و طرف ما خواهد بود و به ما کمک میکند تا مشکلات را پشت سر بگذاریم و موقیتها را جشن بگیریم. اینجاست که میشود گفت ما فهمیدهایم چگونه در رابطه اعتماد ایجاد کنیم.
تمرین جلب اعتماد در رابطه
تمرین اول جلب اعتماد در رابطه
این هفته سعی کنید از شریک زندگیتان به خاطر انرژی و تلاشی که مدام وارد رابطۀ مشترکتان میکند، تشکر کنید. کلیگویی نکنید. به جای گفتنِ «متشکرم که گوش دادی»، میتوانید بگویید: «میدانم که همیشه وقتی به خانه میآیم، دربارۀ مسائلی که سر کار پیش آمده، غر میزنم. واقعاً ممنونم از اینکه با دقت گوش میدهی و توصیههای مفیدی به من میکنی.»
تمرین دوم جلب اعتماد در رابطه
یک جلسۀ ارزیابی ماهانه بگذارید. هر ماه یک ساعت دربارۀ رابطهتان صحبت کنید. این کار به شما فرصتی میدهد تا بر آنچه درست است، مهر تأییدی بزنید و آنچه را اشتباه است، اصلاح کنید.
تمرین سوم جلب اعتماد در رابطه
یک نکتۀ مثبت را شناسایی کنید. چرا از آن احساس خرسندی میکنید؟ این کار به هر دوی شما کمک میکند تا بدانید از کدام بخشهای رابطهتان راضی هستید.
تمرین چهارم جلب اعتماد در رابطه
یک مسئله را شناسایی کنید. با چه مشکلی دستوپنجه نرم میکنید؟ این کار به شما کمک میکند بفهمید باید روی چه مسائلی بیشتر کار کنید. باز با یکدیگری به این سؤال فکر کنید که چگونه در رابطه اعتماد ایجاد کنیم.
تمرین پنجم جلب اعتماد در رابطه
در همین ماه آینده هدفی تعیین کنید که میتوانید با همکاری هم به آن دست پیدا کنید. این هدف ممکن است یک شب عاشقانه، یک جشن تولد، یک سفر یا بازسازی یکی از اتاقهای خانه باشد. میتوانید از یک وبگاه برای تحقیق راجعبه مسافرتی استفاده کنید که میخواهید بروید. به این ترتیب، رؤیاهای خود را با هم میسازید. با هم روی این کار میکنید که میخواهید رابطهتان چگونه به نظر برسد و چه احساسی داشته باشید.
اولین دیدگاه را ثبت کنید